بررسی کاپیتان فوق العاده

فیلم کاپیتان فوق العاده به نویسندگی و کارگردانی مت راس از «سیلیکون ولی» خانوادهای را معرفی میکند که از دنیا به بیابان شمال غربی اقیانوس آرام عقب نشینی کردهاند. آنها از شبکه خارج شده اند. برای غذا شکار می کنند. آنها متکی به خود هستند. این «خانواده سوئیسی رابینسون» یا آن سری فیلم های دهه 1970 درباره «خانواده وحشی» است. هوای تازه. نه مصرف گرایی بدون ماتریالیسم بسیار خوب، به نظر خوب می رسد، اگر کمی ناپایدار باشد. چنین آرمان شهرها به یک رهبر قوی نیاز دارند و پدر بن (ویگو مورتنسن) همین است. او با پنج فرزندش طوری رفتار می کند که انگار سربازان سرباز هستند (و همچنین کاندیدای دکترا).
برای تماشای آنلاین فیلم و سریال های مختلف از جمله این فیلم خارجی به سایت فیلم نماوا سر بزنید.
چون بچه هستند و از تأثیرات دیگر بریده می شوند، حرف هایش را طوطی وار به او برمی گردانند، جهان بینی او را بی چون و چرا با او در میان می گذارند. این خانواده به عنوان فرقه است. همهی اینها بسیار جذاب هستند و فیلمهایی مانند «ساحل پشهها» یا «دویدن در خالی» را به یاد میآورند که دارای جوهای خانوادگی مشابه و پدرانی با کنترل کاریزماتیک (البته با نیت خوب) بودند. اما «کاپیتان خارقالعاده» آنقدر غیرانتقادی و دلسوزانه با موقعیت (و بن) برخورد میکند که بین چیزی که در واقع روی صفحه نمایش داده میشود و راس فکر میکند که روی پرده است، یک گسست کامل وجود دارد.
تماشای انیمیشن جدید دوبله فارسی و دانلود فیلم ترسناک در سایت فیلم نماوا فراهم شده است.
هنگامی که فیلم باز می شود، مادر این قبیله کوچک (Leslie Trin Miller) به دلیل اختلال دوقطبی در بیمارستان بستری شده است و پدر را به عنوان "کاپیتان" کشتی باقی می گذارد. او بچه ها را در تمرینات مبارزه، تمرینات بوت کمپ قرار می دهد و پسر بزرگش بودوان (جرج مک کی) را از طریق مراسم تعقیب و کشتن یک آهو به صورت انفرادی وارد مردانگی می کند. شبها دور آتش مینشینند، بچهها کتابهایی مانند تفنگ، میکروب و فولاد، میدلمارچ و داستایوسکی میخوانند. آنها در مورد سرمایه داری و طبقات استثمار شده بحث می کنند، شبیه ربات های کوچک به نظر می رسند، بودوان در یک نقطه به پدرش می گوید: "من دیگر یک تروتسکی نیستم.
بسیاری از تماشاگران برای تماشای بهترین فیلم های درام و دانلود جدیدترین فیلم های اکشن به سایت فیلم نماوا مراجعه میکنند.
من یک مائوئیست هستم." (این خانواده ای است که "تروتسکی-یست" توصیفی است و "تروتسکی-ایت" توهین است. انگار سال 1929 در اتحاد جماهیر شوروی است.) بچه ها دلتنگ مادرشان می شوند و می خواهند بدانند کی برمی گردد. وقتی بن خبر میرسد که لسلی خودکشی کرده است، به زبان ساده به بچهها اطلاع میدهد.
والدین لسلی، بن را مقصر همه چیز می دانند و او را از آمدن به مراسم خاکسپاری منع می کنند. بن، که تمام زندگی خود را طوری تنظیم کرده است که هرگز مجبور به پاسخگویی به کسی نباشد، بچه ها را در اتوبوس مدرسه غول پیکر آنها جمع می کند و به قصد تصادف در مراسم تشییع جنازه و اطمینان از اینکه لزلی مراسم سوزاندن بودایی را که همیشه می خواست دریافت کند.
بهترین فیلم های کره ای و فیلم های جدید نیز از دسته هایی هستند که میتوان در نماوا جستجو کرد.
این یک سفر جاده ای طولانی است. آنها گهگاه راه میروند، یکبار برای سرقت لوازم از یک فروشگاه مواد غذایی (آنها قبلاً چنین تمرینهایی را اجرا کردهاند)، و یک بار برای یک مراسم سالانه خانوادگی: جشن روز نوام چامسکی. یک روز اگر یکی از بچه ها تصمیم بگیرد نوام چامسکی از آن پر است چه اتفاقی می افتد؟ آیا این حتی مجاز خواهد بود؟ طنز اینجا، و بسیار وحشتناک است، این است که بن بچه هایش را طوری بزرگ می کند که وضعیت موجود را زیر سوال ببرند، تا هیچ اطلاعاتی را به طور عمده فرو نبرند، و با این حال او محیطی ایجاد می کند که زیر سوال بردن اقتدارش غیرممکن است.
دستهی دیگری از فیلم ها مانند فیلم جنایی نیز مورد استقبال مخاطبین قرار گرفته است و به همین منظور بهترین فیلم های جنایی در این دسته بندی قرار گرفته است.
خانواده می ایستند و شب را با خانواده می مانند (هارپر کاترین هان، دیو استیو زان و دو فرزندشان)، و تضاد فرهنگی شدید است. بچه های بن چیزی از فرهنگ پاپ نمی دانند. بن برای برنده شدن در این بحث که فرزندانش بدون رفتن به مدرسه به خوبی آموزش دیده اند، کودک شش ساله خود را مجبور می کند که یک رساله بداهه در مورد منشور حقوق ارائه دهد که هدف آن شرمساری پسرعموهای مدرسه دولتی است. هیچ ایده ای در مورد هیچ چیز کودکی که حقایق مربوط به منشور حقوق را به صدا در می آورد، قرار است جذاب و کمدی باشد و همچنین یک لحظه «پنج بالا» برای خانواده باشد. حدس می زنم. بیشتر به نظر می رسید که بن یک قلدر مقدس نسبت به کسانی بود که از او به خانه خود استقبال کردند.
بهترین فیلم های خانوادگی خارجی را نیز میتوانید در بخش اختصاصی نماوا پیدا کنید.
«کاپیتان شگفتانگیز» برخی از مسائل شخصیتی مانند بن را تصدیق میکند: بودوان باید پشت سر پدرش برای دانشگاه درخواست کند و رلین (نیکولاس همیلتون) آشکارا علیه کنترل پدرش شورش میکند. رلین در یک نقطه انتخابی را انجام می دهد که به نظر می رسد یک پیروزی است و سپس او عقب نشینی می کند و از پدرش به خاطر نافرمانی عذرخواهی می کند. بن برای عذرخواهی خود نمی گوید: "من هم متاسفم." میگه دوستت دارم قرار است لمس کننده باشد. این نیست. رلیان ده ساله است. او چیزی برای عذرخواهی ندارد. به طور خلاصه مشکل «کاپیتان فوق العاده» همین است.
فیلم کاپیتان فوقالعاده آنقدر با بن ملایم است که وقتی فرانک لانگلا به عنوان پدر لزلی ظاهر میشود و از نحوه تربیت بن بچهها عصبانی میشود، صدای عقل به نظر میرسد. و با این حال، فیلم طوری با لانگلا رفتار می کند که انگار او یک شرور است، یک گربه چاق از خود راضی، نمادی از هر چیزی که بن و همسرش (و بچه های هواپیمای بدون سرنشینشان) از آن متنفرند. («به استفاده غیراخلاقی از فضا نگاه کنید!» یکی از دختران بن در حالی که به حیاط خلوت پدربزرگشان نگاه می کند، جیک می زند.)
بچه ها (همیلتون، مک کی، چارلی شاتول، شری کروکس، سامانتا ایسلر، آنالیز باسو) همگی عالی هستند و یک واحد خانوادگی باورپذیر ایجاد می کنند. مورتنسن سایههای خمیده اقتدارگرایانهای از نرمی، گشودگی بن میدهد، بهویژه زمانی که او بچههایش را تشویق میکند تا به افکارشان فکر کنند (اجبار کردن دخترش به عمیقتر شدن در تحلیل ادبیاش از لولیتا صحنه کوچک زیبایی است). مورتنسن بازیگر فوقالعاده قدرتمندی است و میتواند در کلوزآپ بیشتر از بسیاری از بازیگران با تمام بدنشان کار کند. این نگرش فیلم است که مشکل دارد.
ژان ژاک روسو ایده بازگشت به طبیعت به عنوان خیر نهایی را ابداع نکرد. از زمانی که آدم و حوا در باغ جست و خیز کردند، با انسان ها بوده است. این تفکر ادامه میدهد: اگر انسانها میتوانستند «به طبیعت بازگردند»، شاید بتوان همه مشکلات جهان را ریشهکن کرد. اما یک اشتباه در این نوع تفکر وجود دارد. شهروندان کشورهای فقیر در حال حاضر در یک وضعیت "طبیعی" زندگی می کنند، بدون آب جاری، کشاورزی معیشتی، بدون پزشکی مدرن. آنها احتمالاً میتوانند یکی دو چیز به هیپیها بگویند که چگونه «طبیعت» در حالت خامش تکانهای خوبی نمیدهد، و یک تخت گرم و یک حمام داغ چیزی برای عطسه کردن نیست. اما این طرز فکر پابرجاست و از خطوط ایدئولوژیک عبور می کند. آمیش ها و منونیت ها وجود دارند. «بقاگرایان» هستند که در ترکیباتی با زرادخانهها و تئوریهای توطئه خود پنهان شدهاند. شاخههای رادیکال مسیحیت وجود دارند که از آموزش خانگی حمایت میکنند و «در اما نه» بودن در جهان را اولویت میدهند. جونزتاون خطرناک ترین نمونه از آنچه که یک عقب نشینی از جهان می تواند منجر شود است، اما موارد دیگری نیز وجود دارند که عواقب به همان اندازه ویرانگر دارند. مشکل جامعه نیست مشکل انسان است. یک مدینه فاضله تنها زمانی می تواند کار کند که از یک نفر تشکیل شده باشد. دومی که یک نفر دیگر ظاهر شد، شما با مشکل مواجه خواهید شد.
اگر بن یک نوع «کمپ عیسی» بود، غرق در یک برند سیاسی از مسیحیت، و بچه هایش را برای رپچر آخرالزمانی آماده می کرد، آیا رفتار او به همان شکلی عجیب و غریب که اینجاست، ارائه می شد؟ آیا یک فیلم یک پدر بقا را در کنار بچهها و سلاحهایش بهطور غیرانتقادی نشان میدهد؟ این همان طرز فکر است، فقط ایدئولوژی های متفاوت. فقط به این دلیل که بن چپ است، به این معنا نیست که او آدم تند و تیز نیست. «کاپیتان شگفتانگیز» میتوانست از شک و تردید بسیار بیشتری استفاده کند.
نظرات شما عزیزان:
|